سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۸ ق.ظ
نامه هایی به ماهکم.هفته سی ام
هفته سی ام.
سلام می کنم خدمت آقا آرتین جان عزیز دل.
خواستم بگم که حواسمون هست به سکسکه هات.به دلبری کردن هات.به تکون هایی که مامان جانت و ما سخت بهشون دل بستیم.
مامانت می گه معمولا ساعت سه صبح یا تکون هات بیدار می شه.و یک بار که اون ساعت از خواب پاشده و دیده تکون نمی خوری.تا صبح بیدار مونده و بعد بابا امیدت و نگرون بیدار کرده که پاشو ببین پسرکمون چرا تکون نمی خوره و بابا امیدت تا دستشو گذاشته رو شکم یاسمن.تو تکون خوردی و دلشون و بردی....
از تکون خوردنت فیلم گرفتیم :)
سلام ما برسان به خوبان.به بابا.
خدا به همراهت ای نور دل من.
*نوشته شده در شش مرداد
۹۵/۰۵/۱۹