خانه سبز

الخیر فی ما وقع

خانه سبز

الخیر فی ما وقع

پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۹ ق.ظ

نامه هایی به ماهکم.هفته بیست و سوم

هفته بیست و سوم


سلام مسافر کوچولو


امروز داشتم مطالب وبلاگ قبلیم و می خوندم..میون نوشته هام..یک مطلبی رو دیدم که در رابطه با تو نوشته بودم وقتی هنوز هیچ خبری از حضورت نبود.. سال نود و دو.حدود دو سال و نیم یا سه سال پیش.بهتر دیدم در نامه این هفته ام برات ضمیمه اش کنم.بهت می گفتم مسافر کوولو.


........

مسافر کوچولو

آرزوی خاله شدن همیشه با من همراه بود مخصوصا بعد از ازدواج خواهرم... این روزها این روزها که دیگه پرم از حس پر زدن برای خاله شدن...

هر بچه ایی رو که می بینم دلم ضعف می ره پیش خودم می گم کاش من هم زود خاله شم... دلم می خواد بهترین خاله دنیا شم... و می دونم هم که می شم .. انقدر برنامه ریزی کردم برای اون کوچولو که.. برای قربون صدقه رفتنش برای پارک بردنش.. می خوام ببرمش شهر کتاب مرکزی طبقه پایینش بشینه با بچه ها نقاشی بکشه.. براش کتاب کودک بخرم.. تو اتاق آبی بشونمش رو زمین و براش شعر های کودک بزارم و بلند براش بخونم.. آخ که چقدر من براش شاملو بخونم... چه چیزهایی یادش بدما..  براش سه تار می زنم... کفش کوچولو براش می خرم... هر چی که بخواد... یکی از علاقه مندی های من اصلا خرید شکلات های خوشمزه و کفش برای اون کوچولو ه یه عالمه می خوام براش کتاب بخرم.. کتاب بخونم... با حوصله و عشق بهش غذا بدم... ای جان می برمش گل فروشی ازش عکس می گیرم...   اصلا یک کاری می کنم که اولین کلمه ایی که می خواد درست بگه اسم خاله اش باشه... بعد مامان باباش با  کینه بهم نگاه کنن و مامانش بگه دیگه نمی زارم انقدر باهاش باشی.. بعد اون کوچولو من هم زود بیاد تو بغل من خودشو قایم کنه...

مهم ترین قسمت خاله شدن اینه که بزرگ هم که شد باز هم تو خاله اش باشی رفیقش باشی  همه کس اش باشی...

خاله که شدم.. وقتی گریه کرد وقتی بی تابی می کرد بغلش می کنم آروم آروم تکونش میدم و لالایی به ترکی براش می خونم همون لالایی که  مامانم همیشه منو باهاش آروم می کنه... بعد که دیگه آروم شد همونطور که  تو بغلمه  براش دردو دل می کنم حرف می زنم از همه چیز براش می گم.... از دلدار هم میگم..

 برف که بیاد می برمش پشت پنجره اتاق آبی و براش می خونم.. برف اومده برف اومده بیا بریم که دل دیگه بیتاب شد.. لای لای لای لای لا لای لای..


من این بچه ایی که هنوز هیچ خبری ازش نیست و من خاله اش ام رو خیلی زیاد دوست دارم...خیلی..

می بینی ؟حالا که فقط حدود سه ماه به اومدنت پیشمون باقی مونده..پس باید خیلی مواظب خودت باشی چون خاله شما خیلی خیلی خیلی دوستت داره مسافر کوچولوی من


خیلی مراقبت کن از خودت.مواظب خواهر من هم باش.

خداحافظت.بوس زیاد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۰
پریس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی